کد مطلب:280047 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:551

نام مهدی با نام رسول الله یکسان است
(كشف النعمة ج 2 ص 436):



اذا ما وصل الجمع الی اخبار مولانا

ما اجدرنا بالشكر لله و اولانا



امام نتولاه فطوبی لو تولانا

رانا الله فی عطل و بالمهدی خلانا



و اولانا به لطفا و تأییدا و احسانا

و نزجوا ننا نلقاه فی الدنیا و یلقانا



عسی یروی به قلب به ما ذال ظلمانا



هنگامی كه جمع و گروه اتفاق كنند بر اخبار مولا و سرور ما

چقدر سزاوار است كه شكر و سپاس خدا كنیم به این نعمتی كه به ما ارزانی داشته امامی كه دوستش می داریم پس خوشا حال ما كه او هم ما را دوست بدارد

خدا ما را دید كه در بیچارگی گرفتار بوده ایم و بوسیله مهدی (ع) آزاد و راحتمان كرد بوسیله او لطف و احسان و تأیید بما بخشید

و امیدوارم كه در دنیا او را ملاقات كنیم و او هم ما را دیدار كند

امید آنكه سیراب شود آنكه همیشه تشنه بود.

(كشف النعمه ج 2 ص 471):

عن عبدالله ابن عمر قال: قال رسول الله (ص): لا تقوم الساعة حتی یملك رجل من اهل بیتی، یواطی ء اسمه اسمی، یملاء الارض عدلا و قسطا كما ملئت ظلما



[ صفحه 100]



و جورا.

عبدالله ابن عمر گوید: رسول اكرم (ص) فرمود: قیامت قیام نمی كند تا آنكه مردی از اهل بیت (ع) من كه اسم او با اسم من موافق باشد حكومت كند و زمین را پر از عدل و داد نماید همچنانكه پر از ظلم و جور شده باشد.

(كشف النعمة ج 2 ص 471):

عن حذیفة قال: قال رسول الله (ص): لو لم یبق من الدنیا الا یوم واحد لبعث الله فیه رجلا اسمه اسمی و خلقه خلقی یكنی اباعبدالله.

بنقل از حذیفه گفت: حضرت رسول اكرم (ص) فرمود: اگر از عمر دنیا فقط یك روز باقی ماند البته خدای تعالی در آن روز مردی را كه اسمش با اسم من یكسان و خوی و خصلش چون خوی و خصلت باشد و كنیه اش ابوعبدالله مبعوث فرماید.

(اثبات الهداة ج 3 ص 608، كشف النعمة ج 2 ص 473، اعیان الشیعه ج 2 ص 50):

عن انس ابن مالك انه قال: قال رسول الله (ص): نحن سبعة بنو عبدالمطلب سادات اهل الجنة انا و اخی علی و عمی حمزة و جعفر و الحسن و الحسین و المهدی.

انس بن مالك گوید: رسول خدا (ص) فرمود: ما هفت تن از فرزندان عبدالمطلب سروران اهل بهشت می باشیم! من و برادرم علی (ع) و عمویم حمزه (ع) و جعفر (ع) و حسن و حسین (ع) و مهدی (ع).

(كشف النعمة ج 2 ص 476):

فی كتاب مناقب الشافعی ذكر هذا الحدیث و قال فیه: و زاد زایدة فی روایته: لو لم یبق من الدنیا الا یوم لطول الله ذلك الیوم حتی یبعث الله فیه رجلا منی او من اهل بیتی یواطئی اسمه اسمی و اسم ابیه اسم ابی یملاء الارض قسطا و عدلا كما ملئت ظلما و جورا.

در كتاب مناقب این حدیث ذكر شده و در آن گفته باضافه این مطلب:«اگر از دنیا باقی نماند مگر یك روز البته خدای تعالی آن روز را طولانی می كند تا برانگیزد در آن مردی از من و اهل بیت (ع) من اسم او برابر و موافق اسم من و نام پدر ا و مطابق نام پدر من می باشد زمین را پر از عدل و قسط می كند همچنانكه پر از ظلم و جور شده باشد.



[ صفحه 101]



(كشف النعمة ج 2 ص 521، كمال الدین و تمام النعمة ص 404):

عن جابر الجعفی عن جابربن عبدالله انصاری قال: قال رسول الله (ص): المهدی من ولدی اسمه اسمی و كنیته كتیتی، اشبه الناس بی خلقا و خلقا تكون له غیبة و حیرة تضل فیها الامم، ثم یقبل كالشهاب الثاقب فیملاءها عدلا كما ملئت جورا.

بنقل از جابر جعفی از جابر بن عبدالله انصاری رضی الله عنه گفت: حضرت رسول اكرم (ص) فرمود:(ع) از فرزندان من اسم در اسم من و كنیه او كنیه ی من است، شبیه ترین مردم از لحاظ خوی و خلقت بمن می باشد او را غیبت و حیرتی است كه امت ها در آن گمراه شوند سپس او مانند شهاب ثاقب رو می آورد و زمین را از عدل و داد پر می كند همچنانكه پر از ظلم شده باشد.

(اصول الكافی ج 1 ص 332):

عن ابی احمد بن راشد عن بعض اهل المدائن قال: كنت حاجا مع رفیق لی، فوافینا الی الموقف فاذا شاب قاعد علیه ازارورداء، و فی رجلیه نعل صفراء، قومت الا زار و الرداء بمائة و خمسین دینارا و لیس علیه اثر السفر فدنا منا سائل فرددنا فدنا من الشاب فسأله، فحمل شیئا من الأرض و ناوله فدعاله السائل واجتهد فی الدعاء و اطال فقام الشاب و غاب عنا فدنونا من السائل فقلنا له ویحك ما اعطاك؟ فأرانا حصاة ذهب مضرسة قدرناها عشرین مثقالا، فقلت لصاحبی: مولانا عندنا و نحن لاندری ثم ذهبنا فی طلبه فدرنا الموقف كله فلم نقدر علیه فسألنا كل من كان حوله من اهل مكة و المدینة فقالوا شاب علوی یحج فی كل سنة ماشیا.

بنقل از احمد بن راشد از برخی از اهل مدائن گفت: من با رفیقم به حج رفتیم تا به موقف رسیدیم جوانی دیدیم جامه و ردائی در تن دارد و نعلین زردرنگ در پا بر موقف نشسته من جامه و ردای او را به یكصد و پنجاه دینار قیمت تخمین زدم و آثار سفر در وی نبود گدائی بنزد ما آمد ما او را رد كردیم بنزد آن جوان رفت و از او چیزی خواست آن جوان چیزی از زمین برداشت و به او داد گدا در حق او دعای بسیاری كرد و دعایش طولانی شد جوان برخاست و از نظر ما غائب گشت ما به گدا نزدیك



[ صفحه 102]



شدیم و به او گفتیم چه چیز به تو بخشید؟ قطعه طلای دندانه دار بما نشان داد ما آنرا بیست مثقال تقدیر كردیم من به رفیقم گفتم مولا و صاحب اختیار ما در نزد ما بود و ما نمی دانستیم سپس به طلب او شتافتیم و موقف را دور زدیم نتوانستیم او را ببینیم از هر كس از اهل معظمه و مدینه منوره كه در آن اطراف بودند پرسیدیم علوی كه هر سال پیاد به حج می آید.

(عقدالدرر ص 226):

عن زرارة عن ابی جعفر (ع) قال: قلت له، رجل صالح من الصالحین سمعه لی ارید المهدی (ع) قال: اسمه اسمی. قلت. ایسیر بسیرة محمد (ص)؟ قال: انه یسیر بالقتل و لا یستتیب احدا، ویل لمن ناواه.

بنقل از زرارة رضی الله عنه گفت: به حضرت امام باقر (ع) عرض كردم مرد صالحی از صالحان را برای من نام ببرد من مهدی (ع) را می خواستم فرمود: اسم او اسم من باشد، عرض كردم: آیا روش حضرت خاتم الأنبیاء (ص) را دارد؟ فرمود: روش قتل و كشتار دارد و از كسی توبه نمی طلبد وای بر آنكس كه با او درافتد.

(كشف النعمة ص 464):

عن جابر الجعفی قال: سمعت اباجعفر (ع) یقول: سأل عمر بن الخطاب امیرالمؤمنین (ع) فقال: اخبرنی عن المهدی مااسمه؟ فقال: اما فان حبیبی عهد الی ان لا احدث به حتی یبعثه الله قال: فاخبرنی عن صفته؟ قال: هو شاب مربوع حسن الوجه حسن الشعر، یسیل شعره علی منكبیه و یعلو نور و جهه سواد شعر لحیته و رأسه بابی ابن خیرة الاماء.

بنقل از جابر جعفی گفت: از امام باقر (ع) شنیدم می فرمود: عمر ابن الخطاب از حضرت امیرالمؤمنین (ع) پرسید اسم مهدی (ع) چیست؟ فرمود: محبوبم رسول اكرم (ص) با من پیمان بست كه نام او را به كسی نگویم تا خدایش مبعوث فرماید عرض كرد: از صفاتش مرا با خبر كن فرمود: او جوانی است چهارشانه زیباروی و زیبا موی موهایش بر شانه ها ریخته نور چهره اش بر موی سیاه محاسن و موی سرش لمعان و درخشندگی برتر دارد پدر و مادرم فدای فرزند بهترین كنیزان باد.



[ صفحه 103]



(بحار ج 52 ص 387):

عن ابیعبدالله (ع) عن ابیه (ع) فی حدیث اللوح: م ح م د یخرج فی آخر الزمان علی رأسه عمامة بیضاء تظلله من الشمس تنادی بلسان فصیح یسمعه الثقلین و الخافقین: هو المهدی من آل محمد یملأ الارض عدلا كما ملئت جورا.

حضرت امام صادق (ع) از پدر بزرگوارش در ضمن حدیثی فرمود: م ح م د در آخر الزمان خروج می كند و بر سرش عمامه سفیدی باشد كه او را از آفتاب سایبانی كند با زبان فصیح كه جن و انس و مشرق و مغرب آنرا بشنوند: او مهدی (ع) از آل محمد (ص) است زمین پر از عدل فرمایند همچنانكه پر از ظلم و ستم شده باشد.

(اثبات الهداة ج 3 ص 479):

عن احمد بن اسحاق بن سعد الأشعری عن ابی محمد الحسن بن علی (ع) فی حدیث قال: قلت یابن رسول الله (ص) فمن الأمام و الخلیفة بعدك؟ فنهض مسرعا و دخل البیت ثم خرج و علی عائقه غلام كان و جهه القمر لیلة البدر، من ابناء ثلث سنین فقال: یا احمد بن اسحاق لولا كرامتك علی الله و علی حججه ما عرضت علیك ابنی هذا، انه سمی رسول الله (ص) و كنیته، الذی یملاء الأرض قسطا و عدلا كما ملئت جورا و ظلما، یا احمد بن اسحاق مثله فی هذه الأمة مثل الخضر (ع) و مثله مثل ذی القرنین، و الله لیغیبن غیبة لا ینجو فیها من الهلكة الا من ثبته الله علی القول بامامته و وفقه للدعاء بتعجیل فرجه قال احمد بن اسحاق فقلت له: فهل من علامة یطمئن الیها قلبی؟ فنطق الغلام بلسان عربی فصیح، فقال: انا بقیةالله فی ارضه و المنتقم من اعدائه فلا تطلب اثرا بعد عین یا احمد بن اسحاق، قال احمد بن اسحاق: فخرجت مسرورا فرحا. الحدیث.

بنقل از احمد بن اسحاق بن سعد اشعری در ضمن حدیثی گفت: به حضرت امام حسن عسكری (ع) عرض كردم یابن رسول الله (ص) امام و خلیفه پس از تو كیست؟ حضرت بسرعت برخاست و وارد خانه شد و بیرون آمد در حالی كه پسرش بر دوش مبارك خود داشت صورت شریفش گوئی چون ماه شب چهاردهم می درخشید و بسن سه سال بود فرمود: ای احمد بن اسحق اگر در پیشگاه خدا حجت های خدا مكرم نبودی این پسرم را به تو عرضه نمی كردم او همنام و هم كنیه حضرت رسول



[ صفحه 104]



اكرم (ص) است زمین را پر از قسط و عدل كند همچنانكه پر از ظلم و جور شده باشد ای احمد بن اسحق مثل او در این امت مثل خضر (ع) است و مثل او مثل ذوالقرنین باشد بخدا قسم البته غیبتی كند كه از مهلكه آن كسی نجات نیابد مگر آنكس كه خدایش به قول و عقیده به امامت او ثابت داشته و توفیق دعا كردن به تعجیل فرجش یافته باشد احمد بن اسحق گفت: عرض كردم:آیا علامتی وجود دارد كه قلبم بدان اطمینان یابد؟ پس از طفل عزیز بزبان عربی فصیح بسخن در آمد و فرمود: من بقیةالله در زمینم من انتقام گیرنده از دشمنان خدایم ای احمد بن اسحق پس از این اثری از من طلب مكن احمد بن اسحق گفت: من در كمال شادی و سرور بیرون آمدم.

(اثبات الهداة ج 3 ص 535):

عن داود بن كثیرا الرقی قال: قلت لابی عبدالله (ع): جعلت فداك قد طال هذا الأمر علینا حتی ضاقت قلوبنا و متنا كمدا فقال: ان هذا الامر ایس ما تكون منه واشده غما ینادی مناد من السماء باسم القائم و اسم ابیه، فقلت، جعلت فداك ما اسمه؟ قال: اسمه اسم نبی و اسم ابیه اسم وصی.

بنقل از داود بن كثیر رقی گفت به حضرت امام صادق (ع) عرض كردم: فدایت شوم این امر بر ما طولانی شد تا آنجا كه قلب های ما تنگ گردیده و از غصه می میرم فرمود: همانان این امر مأیوس كننده است و سخت تر غمگین می كند همینكه ندا، از منادی آسمان بنام حضرت قائم (ع) و به نام پدر بزرگوارش (ع) برسد. عرض كردم: فدایت شوم اسم او چیست؟ فرمود: نام پیغمبری (ص) را دارد و نام پدرش (ع) نام وصی (ع) می باشد.

(اثبات الهداة ج 3 ص 598):

و فی كتاب مناقب الشافعی و زاد زایدة فی روایته:«لو لم یبق من الدنیا الا یوم واحد لطول الله ذلك الیوم حتی یبعث الله رجلا منی او من اهل بیتی یواطی ء اسمه اسمی و اسم ابیه اسم ابی، یملاء الارض قسطا و عدلا كما ملئت ظلما و جورا» قال الكنجی: و قد ذكر الترمذی الحدیث فی جامعه و لم یذكر «اسم ابیه اسم ابی» و ذكره ابوداود فی معظم روایات الجفاظ الثقات یواطی ء اسمه اسمی فقط و الذی روی «و اسم ابیه اسم ابی» زایدة و كان یزید فی الاحاریث و ان صح فمعناه اسم ابیه اسم



[ صفحه 105]



ابی ای الحسین (ع) و كنیته ابوعبدالله (ع) فجعه الكنیة اسما كنایة عن انه من ولد الحسین (ع).

در كتاب مناقب شافعی آمده در روایت خود این زیادی را آورده:«و اگر باقی نماند از دنیا مگر یكروز البته خدای تعالی آنروز را طولانی كند تا آنكه خدا مبعوث فرماید مردی از من یا از اهل بیت (ع) مرا كه نام او موافق نام من و نام پدرش (ع) موافق نام پدر من باشد زمین را از عدل و قسط پر كند همچنانكه از ظلم و جور پر شده باشد» گنجی گوید: ترمذی این حدیث را در جامع خود ذكر كرده ولی جمله «نام پدر او نام پدر من است» را ذكر نكرده. ابوداود در معظم روایات حافظان موثق گفته: «اسم او موافق اسم من است» و كسی كه روایت كرده:«اسم پدرش اسم پدر من است» زائد است و در احادیث كارش این بود كه زیاد می كرد و اگر هم صحیح باشد معنای آن زائد این است اسم پدر من حسین (ع) و كنیه اش ابوعبدالله است پس كنیه را اسم قرار داده تا كنایه باشد مهدی (ع) از فرزندان امام حسین (ع) می باشد.

(اثبات الهداة ج 3 ص 605):

فی الجمع بین الصحاح الستة عن ابی اسحاق قال: قال علی (ع): و نظر الی ابنه الحسین (ع): ان ابنی هذا سید كما سماه رسول الله (ص) و سیخرج منه رجل باسم نبیكم، یشبهه فی الخلق و لا یشبهه فی الخلق یملا الارض عدلا.

در كتاب جمع بین صحاح ستة بنقل از ابی اسحق است كه گوید: حضرت امیرالمؤمنین (ع) در حالی كه نظر بفرزندش حضرت امام حسین (ع) می كرد فرمود: همانا این پسرم سید است همچنانكه حضرت رسول اكرم (ص) او را سید نامیده و بزودی از او مردی بنام پیغمبر شما (ص) بیرون می آید كه در اخلاق شبیه آن حضرت است نه در خلقت كه زمین را پر از عدل كند.



[ صفحه 106]